كمي هم بخنديم

منبع : http://masterhr.persianblog.com
يه روز يه اتوبوس با مسافراش ميرفته تو راه خراب ميشه. هر كس يه نظري در مورد اشكال پيش اومده ميده. يه آقاي كه اتفاقا مهندس كامپيوتر بوده ميگه:
به نظر من همه پياده بشيم دوباره سوار بشيم درست ميشه.(restart بهترين راه حل مشكلات)
--------------------------------------------------------------------------------
٭ يک استاد دانشگاه که قبلا دريا نورد بود نظرش نسبت به اين نکته که چرا در دريا نوردي معمولا کشتي ها را مونث فرض کرده و اسامي و ضماير را در آن حالت براي آنها به کار مي برند جلب شد .
چنين پرسشي در مورد کامپيوتر هم براي او مطرح شد ، او ميل داشت بداند که به نظر مردم کامپيوترها مونث هستند يا مذکر ، به همين منظور دو گروه متخصصين کامپيوتر تشکيل داد که در گروه اول خانم و در گروه دوم همگي آقا بودند ، از اعضا هر دو گروه خواسته شد تا با ذکر حداقل چهار دليل بگويند که جنسيت کامپيوتر چيست ،
گروه خانم ها معتقد بود که کامپيوتر را بايد مرد فرض کرد زيرا :
براي جلب نظرشان حتما بايد اول آنها را روشن کرد
داده هاي زيادي درونشان هست ولي اصلا به درد نمي خورد
آنها براي کمک به ما هستند اما بيشتر وقت را صرف حل مشکلات خودشان مي کنند
بلافاصله پس از انتخاب يکي از آنها مي فهميد که اگر کمي بيشتر صبر ميکرديد مي توانستيد مدل بهتري پيدا کنيد
اما گروه آقايان معتقد بود که کامپيوتر را بايد زن فرض کرد چون :
هيچ کس بجز سازنده شان به منطق دروني آنها پي نمي برد
زباني که براي ارتباط با ديگر همجنسانشان به کار مي برند فقط براي خودشان قابل فهم است
کوچکترين اشتباه شما براي مدت بسيار طولاني در حافظه شان باقي مي ماند
پس از اينکه يکي از آنها را تهيه کرديد مي بينيد که همه درآمدتان را بايد برايش خرج کنيد
--------------------------------------------------------------------------------
توي مکروسافت يک بچه به دنيا مياد که پدرش معلوم نبوده خلاصه بند ميکنن به کارکنان اونجا که بچه ماله يکي از شماهاست. ولي مکروسافت با دليل همه رو قانع ميکنه که اين بچه کار کسي از مکروسافت نيست چون:
-- تو ميکروسافت هيچ کاري با عشق و علاقه و رقبت انجام نميشه !
-- تو ميکروسافت هيچ چيزي 9 ماهه کامل نميشه !
-- تو ميکروسافت هيچ چيزي به وجود نيومده تا حالا که از اول دست و پا داشته باشه.
--------------------------------------------------------------------------------
بيل گيتس ميميره و ميره تو آسمون پيش فرشته ها. فرشته ها ميگن ما فعلا وقت نداريم يک 3-4 ساعتي توي اون اتاق منتظرباش تا به کارهات رسيدگي بشه. بيل گيتس ميره تو اتاق و ميبينه در و ديوار اتاق پر از ساعته . زير هر ساعتي هم اسم يک شرکت نوشته شده ساعتها هم همه با هم همزمان کار نميکنن و هر کدومشون سرعت بخصوصي دارن.
خلاصه کنجکاو ميشه و ميگرده قسمت شرکتهاي کامپيوتري رو پيدا ميکنه : اي بي ام ، اپل ، او اس 2 خلاصه همه شرکتها اونجا ساعت دارن الا مکروسافت. خيلي بهش بر ميخوره . وقتي فرشته ها بر ميگردن ميگه اول جريان اين ساعتها رو بگين :
اونا ميگن در ازاي خرابيهايي که برنامه ها و عملکرد شرکتها براي مشتريها بوجود بيارن ساعت مربوط به شرکت يک ثانيه ميره جلو.
بيل گيتس خوشحال ميشه و با غرور ميگه پس واقعا جاي تعجب نيست که شرکت من اينجا ساعت نداره .
فرشته ها ميخندند و ميگن: آقاي گيتس ساعت ميكروسافت رو ما 25 ساله تو بهشت به جاي کولر ازش استفاده ميکنيم .