با توجهبهدشواريها و مشكلاتاقتصاديو سياسي، ضرورتتوجهو پرداختنبهبرنامهريزيفرهنگيچيست؟
َبراياينكهدر مورد ضرورتبرنامهريزيفرهنگيصحبتكنيم، قبلاًلازماستبدانيمكهمنظور از برنامهريزي(در سطحكلان) چيست، تا بتوانيمدر مورد ضرورتآناظهار نظر كنيم. لذا لازماستقبلاز هرچيز كوشششود تا يكتعريفمفهومياز مفهومبرنامهريزيو مفهومفرهنگارايهشود.
اتفاقاًدو مفهوم«برنامهريزي» و «فرهنگ» هر دو با وجود آنكهاز شايعترينمفاهيمكليديهستند، لكناز صراحتمفهوميلازمبرخوردار نيستند. اينخود ميتواند همموجبسوء تعبير و گاهينتايجسوء برايجوامعشود.
منظور از برنامهريزي، مداخلاتهدفمند، آگاهانهو سنجيدهانسانيدر سير حوادثو فرآيندهاستكهنتيجهآنممكناستموفقيتآميز باشد يا نباشد. بهبيانمنطقتار(Fuzzy logic) تعريفمزبور را اينچنينميتوانمطرحكرد كهمراد از برنامهريزي، مداخلاتهدفمند، آگاهانهو سنجيدهانسانيدر سير حوادثو فرآيندهاستكهنتيجهآنممكناستموفقيتآميز باشد، يا كمو بيشموفقيتآميز باشد ويا اصلاًموفقيتآميز نباشد. خوب، اگر نتايجموفقيتآميز باشد، يعنيحوادثو فرآيندها عيناًهمانند آنچهدر برنامهتصور آنها رفته، در عالمواقعبازتوليد شوند، در اينصورتميتوانبهاينمجموعهاز حوادثو فرآيندهايبازتوليد شدهمفهوم«برنامهريزيشده» را اتلاقكرد. پسمنظور از مفهوم«برنامهريزيشده»، آندستهاز حوادثو فرآيندهايياستكهتوسطمداخلاتآگاهانهانسانيشكلگرفتهو در واقعيتبازتوليد شدهاند. بهتعبيريكليتر و انتزاعيتر، مفهوم«برنامهريزيشده» انگاشت(Mapping) موفقيتآميز سازه(Construct) بهواقعيت(Reality) است.
اما آندستهاز نتايجناخواسته(شكستخورده) ناشياز برنامهريزيرا چهبناميمكههممحتملو هممعمولهستند. بهلحاظمنطقي، اينجا با مفهومنقيضمفهوم«برنامهريزيشده» مواجههستيم. يعنيبرايمجموعهحوادثو فرآيندهايغيرقابلپيشبيني، مفهوميرا كهبهايندستهاز حوادثو فرآيندها راجعاستمعمولاًبا الفاظينظير «تصادف»، «خودانگيختگي»، «قدر»، «ضرورت» و نظير آنمعرفيميكنند.
فعلاًهمينبسكهبهايننكتهتوجهشود كهدر بحثبرنامهريزيدر هر سطحيما با همانمناقشهديرينهفلسفييعني«جبر در مقابلاختيار» و يا «ضرورتدر مقابلآزادي» مواجههستيمكهحلاينتناقضدر تحليلمفهوميدر امر برنامهريزينكتهبسيار مهمياستكهاگر لازمشد در ادامهبحثبهآنباز خواهيمگشت.
و اما مفهومفرهنگ، همانطور كهميدانيد در ادبياتعلومانسانيتعاريفگوناگونياز فرهنگشدهاست. اما با نگاهيبهاينتعاريفدر بستر زمانايننكتهكمو بيشآشكار ميشود كههرچهاز قرننوزدهمفاصلهميگيريمو بهپايانقرنبيستمنزديكميشويمدر همانحالكهتمايزاتمفهوميدر مورد ابعاد جامعهافزايشمييابند و هركداماستقلالنسبيپيدا ميكنند، حوزهتعاريفمفهوميفرهنگتقليلمييابد. يعنيدر حاليكهانسانشناسانقرننوزدهمفرهنگرا بعنوانيكمفهومشهودي(و غيردقيق) در يكتعريفبسيار وسيعمعادلسبكزندگيمعرفيميكردند، در حالحاضر جامعهشناسانمعاصر بدرستيفرهنگرا بعنوانيكمفهومبا منزلتتحليلي(و نسبتاًدقيق) در يكتعريفمحدود در معنايمجموعهانديشهها، معاني، باورها و هنجارها معرفيميكنند.
بايد توجهداشتكهفرهنگدر معنايوسيعآنچنانكهدر اواخر قرننوزدهمو اوايلقرنبيستمرايجبود، بسيار گنگ، مبهم، غيرتحليليو غيركاربردياست. با اينحساب، فرهنگدر معنايوسيعآناز حيثعلمي، تحليلي، عملورزي(Operationalization) كاربرديو برنامهريزياز حيزانتفاعساقطاست.
لذا برايامر برنامهريزيفرهنگيحداقلبهاقتضايامكانشناسي(Feasibility) ناگزير بايد تعريفيمحدود از فرهنگاتخاذ شود، يعنيفرهنگبعنوانمجموعهاياز نمادها و انديشهها، ارزشها و هنجارها.
اينكبعد از تدقيقنسبيتعاريفمفهومي«فرهنگ»، «برنامهريزي» و «امر برنامهريزيشده»، اجازهدهيد بهاصلسؤالبازگرديمكهناظر بهضرورتبرنامهريزيفرهنگياست.
برايبحثپيرامونضرورتفرهنگيشايد لازمباشد قبلاًاشارهايبهضرورتفرهنگبعنوانيكمقولهعامتر بشود وسپسبهضرورتبرنامهريزيفرهنگيبپردازيم.
خرید آسان و آسوده
سایت های مورد نیاز شما
اگر نیاز به اطلاعات مختلفی دارید به سایتهای زیر رجوع کنید.
۱۳۸۷ خرداد ۳۰, پنجشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر