خرید آسان و آسوده

سایت های مورد نیاز شما

اگر نیاز به اطلاعات مختلفی دارید به سایتهای زیر رجوع کنید.

۱۳۸۷ خرداد ۳۰, پنجشنبه

‌برنامه‌ريزي‌فرهنگي عامل‌تغيير يا ثبات(قسمت ششم)

نتيجه‌اي‌كه‌مي‌توان‌گرفت‌اين‌است‌كه‌دين‌عرصه‌هايي‌از فرهنگ‌را براي‌انديشه‌و تجارب‌بشري‌بازگذارده، تا انسان‌ها به‌مقتضيات‌شرايط‌اجتماعي، سياسي‌و اقتصادي‌به‌پركردن‌آن‌دست‌زنند و اين‌زمينه‌گفت‌وگوي‌فرهنگ‌و مبادله‌فرهنگي‌را فراهم‌مي‌سازد..
البته‌بايد توجه‌داشت‌كه‌در سه‌مورد خاص‌دين‌به‌تحديد فرهنگ‌مي‌پردازد
2- خرافه‌و مظاهر آن‌نبايد در مقوله‌فرهنگ‌و مظاهر آن‌وارد شود.
3- فرهنگ‌نبايد با احكام‌مسلم‌و قواعد قطعي‌ديني‌ناسازگار باشد.
بيش‌از اين‌نمي‌توان‌دليلي‌براي‌دخالت‌و تحديد فرهنگ‌داشت.
2- اصول‌و قواعد ديني‌در برنامه‌هاي‌فرهنگي‌
حال‌كه‌حدود دخالت‌دين‌و فرهنگ‌به‌اجمال‌معلوم‌گشت، به‌ذكر اصول‌و قواعدي‌مي‌پردازيم‌كه‌برنامه‌ريزان‌فرهنگي‌در فضاهاي‌ديني‌بايد بدان‌توجه‌كنند.
2-1- اصل‌سهولت‌و سير يا اجراپذيري: هنگامي‌كه‌پيامبر امام‌علي‌(ع) و معاذ را به‌يمن‌براي‌تبليغ‌دين‌فرستاد بدانان‌توصيه‌فرمود كه:
«انطلقا فبشرا و لا تنفرا و يسرا و لا تعسيرا».(6)
‌حركت‌كنيد، بشارت‌دهيد و نفرت‌ايجاد نكنيد، آسان‌بگيريد و سخت‌نگيريد.
در پاره‌اي‌منابع‌روايي‌چنين‌آمده‌كه‌هرگاه‌پيامبر ميان‌دو امر مخير مي‌شد آسان‌ترين‌(اجراپذيرترين) را برمي‌گزيد، در مسايل‌اجتماعي‌احتياط‌و سراغ‌سخت‌تر رفتن، امري‌خردپسند نيست، عالمان‌اصول‌و فقيهان‌نيز بر اين‌نكته‌تأكيد مي‌ورزند كه‌تعميم‌احتياط‌به‌اصلاح‌امور اجتماعي‌مي‌انجامد.

2-2- توجه‌به‌احكام‌و قواعد مسلم‌ديني‌داشتن‌شايد يكي‌از علل‌نابساماني‌هاي‌فرهنگي، منقح‌نبودن‌حكم‌بسياري‌از موضوعات‌است‌كه‌در مرز دين‌و فرهنگ‌جاي‌مي‌گيرد و اين‌سبب‌مي‌شود سليقه‌هاي‌مختلف‌در انتخاب‌ديدگاههاي‌متفاوت‌وارد عرصه‌شود و به‌هرج‌و مرجي‌بينجامد. آنچه‌در مجسمه‌سازي، موسيقي، لهو و لعب، تصويربرداري، طنز، پوشش، توريسم‌و... شاهدش‌هستيم، با جابه‌جايي‌مديران، سليقه‌ها و رويه‌هاي‌متفاوت‌در دستور كار قرار مي‌گيرد و بسا نوعي‌تضاد را تداعي‌مي‌كند.
راه‌حل‌در اين‌موارد اين‌است‌كه‌آنجا كه‌احكام‌منقح‌و قطعي‌در دسترس‌نيست‌و ديدگاههاي‌متفاوت‌از سوي‌فقيهان‌عرضه‌شده، قانونگذاران‌فرهنگي‌به‌اقتضاي‌اوضاع‌و احوال‌اجتماعي‌يكي‌از ديدگاهها را كه‌اجراپذيرتر است‌برگزينند و بعنوان‌نظريه‌قطعي‌دين‌ابراز نكنند كه‌اگر در شرايط‌ديگر راهي‌ديگر را برگزينند به‌تناقض‌گويي‌در بيان‌احكام‌دين‌دچار نشوند. شهيد سيد محمدباقر صدر نسبت‌به‌قانونگذاري‌در جمهوري‌اسلامي‌معتقد است: احكام‌مسلم‌و قطعي‌به‌شكل‌قانون‌در مي‌آيد و در آنجا كه‌اجتهادهاي‌متعدد وجود دارد قانونگذار برحسب‌شرايط‌يكي‌را برمي‌گزيند و آنجا كه‌هيچ‌قانوني‌نرسيده‌يعني‌منطقة‌الفراغ‌قانوني، باز قوه‌مقننه‌تصميم‌گيرنده‌است:
«ان‌احكام‌الشرعية‌الثابتة‌بوضوح‌فقهي‌مطلق، تعتبر بقدر صلتها بالحياة‌الاجتماعية‌جزء
‌ثابتاً‌في‌الدستور.. ان‌اي‌موقف‌للشريعة‌يحتوي‌علي‌اكثر من‌اجتهاد يعتبر نقاط‌البدا
‌المتعددة‌و يظل‌اختيار البديل‌المعين‌من‌بين‌هذه‌البدائل‌موكولاً‌الي‌السلطة‌التشريعية‌ال
‌تمارسها الامة‌علي‌ضورالمصلحة‌العامة»(7)
احكام‌ديني‌پايدار كه‌از وضوح‌فقهي‌قطعي‌برخوردار است‌به‌ميزان‌ارتباط‌با زندگي‌اجتماعي‌جزء ثابت‌قانون‌قرار مي‌گيرد.
هر موضوعي‌از شريعت‌كه‌در آن‌اجتهاد فقهي‌متعدد باشد حوزه‌بديل‌هاي‌متعدد نامگذاري‌مي‌شود و اختيار انتخاب‌يكي‌از آنها به‌عهدة‌قوه‌مقننه‌است‌كه‌مردم‌آنها را برگزيده‌اند، مجلس‌قانونگذار، ... دست‌به‌گزينش‌مي‌زند.
2-3- توجه‌به‌تنوع‌نيازها و خواسته‌ها و منظور كردن‌مراتب‌و درجات‌انساني. بر اين‌اصل‌شواهد بسياري‌در نصوص‌و منابع‌ديني‌به‌چشم‌مي‌خورد، احاديثي‌كه‌مردم‌را داراي‌درجات‌مختلف‌معرفي‌مي‌كند وتأكيد مي‌كند كه‌اگر اين‌درجات‌منظور نگردد، استعدادها شكسته‌خواهد شد.
امام‌صادق(ع) به‌يكي‌از يارانش‌فرموده‌ايمان‌و دينداري‌مانند نردبان‌داراي‌ده‌پله‌است‌كه‌بايد از آن‌پله، پله‌بالا رفت.

آنگاه‌فرمود: اگر كسي‌را در پله‌پايين‌يافتي‌و توانستي‌او را به‌پلكان‌بالاتر برساني‌انجام‌ده‌وگرنه‌آن‌چه‌را از توان‌و طاقت‌او بيرون‌است‌بر او تحميل‌مكن، مبادا او را بشكني‌كه‌خود بايد جبران‌كنيد.(8)

همچنين‌در حديثي‌ديگر مي‌فرمايد: اسلام‌هفت‌سهم‌دارد و هركس‌داراي‌سهمي‌است. كسي‌كه‌يك‌سهم‌دارد، دو سهم‌را بر او تحميل‌مي‌كنيد كه‌سبب‌سنگيني‌و نفرت‌او مي‌گردد، بلكه‌با آنان‌مدارا كنيد و راه‌هاي‌ورود به‌دين‌را آسان‌بگيريد. همچنين‌اين‌نكته‌كه‌پيامبران‌به‌اندازه‌عقول‌مردم‌با آنان‌سخن‌مي‌گفتند،(9) شاهدي‌ديگر است. رعايت‌سنن‌مختلف، عرف‌هاي‌گوناگون، خواسته‌ها و نيازهاي‌اصلي‌پايه‌اي‌و اساسي‌در برنامه‌ريزي‌فرهنگي‌است‌و غفلت‌از آن‌و براي‌همگان‌يك‌دارو تجويز كردن‌جز انزجار و نفرت‌حاصلي‌ندارد.
2-4- پرهيز از قالب‌گرايي‌و شكل‌گرايي. بسا اوقات‌قالب‌هاي‌ديني‌چنان‌برجسته‌و مورد توجه‌قرار مي‌گيرد كه‌محتوا و روح‌و جان‌از ياد مي‌رود. در مَثل، گاه‌به‌آن‌اندازه‌كه‌بر نماز جماعت‌تأكيد مي‌شود بر راستگويي، وفاداري، احترام‌به‌انسان‌توجهي‌نمي‌شود و در هيچ‌برنامة‌فرهنگي‌منظور قرار نمي‌گيرد.
قالب‌ها و احكام‌براي‌حفظ‌ارزش‌هاي‌انساني‌و اخلاقي‌تشريع‌شده‌است، جمود بر آنها و از ياد بردن‌اساس‌و روح‌احكام‌ديني‌ضايعه‌اي‌جبران‌ناپذير است. كه‌به‌جز فاصله‌گرفتن‌از روح‌دين‌و شريعت، زمينه‌مساعدي‌را براي‌فرصت‌طلبان‌فراهم‌مي‌سازد. قرآن‌كريم‌روزه، عبادت‌و ذكر خدا را راهي‌محتمل‌براي‌دستيابي‌به‌تقوا معرفي‌مي‌كند و با تعبير «لعلكم‌تتقون» از آن‌ياد مي‌كند. اما عدالت‌و انصاف‌را راهي‌قطعي‌به‌پارسايي‌و تقواپيشگي‌مي‌داند:
... كتب‌عليكم‌الصيام.. لعلكم‌تتقون(10)
... واذكرو مافيه‌لعلكم‌تتقون(11)
... اعبدو ربكم... لعلكم‌تتقون(12)
... اعدلوا هو اقرب‌للتقوي‌...(13)
حضرت‌علي‌(ع) در روايتي‌فرموده‌است:
«يستدل‌علي‌ادبارالدول‌باربع: تضييع‌الاصول‌و التمسك‌بالفروع‌و تقديم‌الاراذل‌و تأخ
‌الافاضل».(14)
‌عقب‌ماندگي‌حكومت‌ها، از چهار نشانه‌به‌دست‌مي‌آيد: تباه‌كردن‌اصول، چسبيدن‌
‌فروع‌و شاخه‌ها، مقدم‌داشتن‌پَست‌ها و كنارنهادن‌شايسته‌ها.
2-5- پرهيز از جمودگرايي. روشن‌است‌كه‌پاره‌اي‌قالب‌ها كه‌در دوره‌هاي‌گذشته‌رواج‌داشته‌مناسب‌آن‌دوره‌و زمان‌بوده‌و تعميم‌آن‌قالب‌ها براي‌همه‌دوره‌ها، لغزشي‌بزرگ‌است. هميشه‌اهداف‌و مقاصد شريعت، معيار تعميم‌و تضييق‌است. آيا مي‌توان‌ورزش‌هاي‌رايج‌گذشته‌را براي‌هميشه‌ترويج‌كرد؟ آيا مي‌توان‌نوعي‌خاص‌از پوشش‌را كه‌شرايط‌اقليمي‌و بومي‌يك‌دوره‌اقتضا مي‌كرده، به‌همه‌جا تعميم‌داد؟

هیچ نظری موجود نیست:

لینک باکس

اگر نیاز به شغل مناسب دارید برای یکبار هم که شده کلیک کنید، ضرر نخواهید کرد.