خرید آسان و آسوده

سایت های مورد نیاز شما

اگر نیاز به اطلاعات مختلفی دارید به سایتهای زیر رجوع کنید.

۱۳۸۷ تیر ۷, جمعه

شرح چهل حديث پيرامون حضرت مهدي (عج)(قسمت هفتم)

حديث شانزدهم:
(علّت تأخير در ظهور امام(عليه السلام))
(وَلَوْ أَنَّ أشْياعَنا ـ وَفَّقَهُمُ اللّهُ لِطاعَتِهِ ـ عَلَى اجْتِماع مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنَ بِلِقائِنا، وَلَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا عَلى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَصِدْقِها مِنْهُمْ بِنا، فَما يَحْبِسُنا عَنْهُمْ إِلاّ ما يَتَّصِلُ بِنا مِمّا نَكْرَهُهُ وَلا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ)[12]
اگر شيعيان ما ـ كه خداوند توفيق طاعتشان دهد ـ در راه ايفاى پيمانى كه بر دوش دارند، همدل مى شدند، ميمنت ملاقات ما از ايشان به تأخير نمى افتاد، و سعادت ديدار ما زودتر نصيب آنان مى گشت، ديدارى بر مبناى شناختى راستين و صداقتى از آنان نسبت به ما; علّت مخفى شدن ما از آنان چيزى نيست جز آن چه از كردار آنان به ما مى رسد و ما توقع انجام اين كارها را از آنان نداريم.
شرح حديث
اين جملات، قسمتى از نامه اى است كه از ناحيه ى مقدّس امام زمان(عليه السلام) براى شيخ مفيد(رحمه الله)فرستاده شده است. حضرت(عليه السلام)در اين نامه، بعد از سفارش هاى لازم به شيخ مفيد(رحمه الله)ودستورهايى به شيعيان، به امر مهمّى كه سبب غيبت ايشان شده است، اشاره مى كنند. حضرت، نبود صفا و يك دلى در بين شيعيان را سبب غيبت خود مى شمرند.
تاريخ نشان داده است كه تا مردم نخواهند و تلاش نكنند، حق بر جاى خويش قرار نمى گيرد و حكومت به دست اهلش نمى رسد. تجربه ى حضرت على و امام حسن و امام حسين(عليهم السلام)، دليل بسيار آشكارى بر اين مطلب است. اگر مردم بر خلافت حضرت على(عليه السلام)پافشارى مى كردند، الآن، تاريخ مسير ديگرى را مى پيمود، ولى دنياخواهى و ترس و ... مردم آن زمان سبب شد از آن زمان تا آينده اى كه معلوم نيست چه هنگام به پايان مى رسد، جهانيان و خصوصاً شيعيان، جز ظلم و آزار چيزى نبينند. متأسفانه كوتاهى ما، بلكه عملكرد بدمان سبب شده است كه آن محروميت تا كنون ادامه يابد.
طبق اين حديث، وظيفه ى ما براى تسريع و تعجيل در ظهور حضرت، اين است كه آن حضرت را بر خويش و خويشان مقدم داريم و با اجراى دستورهاى اسلامى و گسترش و ترويج عملى اسلام، آن امام(عليه السلام) را به جهانيان بشناسانيم و دل ها را به سوى آن حضرت معطوف كنيم، تا به خواست خداوند، هرچه زودتر، زمينه ى پذيرش مردمى و جهانى آن امام(عليه السلام) فراهم شود.
از اين حديث شريف نكاتى استفاده مى شود:
1. خداوند متعال از شيعيان عهد و پيمان گرفته كه از امامان پيروى كنند و اين پيروى سبب تشرّف به لقاى امام زمان خواهد بود.
2. اعمال ناشايست شيعيان سبب دورى آن ها از امامشان شده است; و لذا اعمال شايسته مى تواند در تسريع ارتباط با امام زمان(عليه السلام) مؤثر باشد.
حديث هفدهم :
(غيبت از مقدرات الهى است)
(أَقْدارُ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ لا تُغالَبُ وَإِرادَتُهُ لا تُرَدُّ وَتَوْفيقُهُ لا يُسْبَقُ)[13]
تقديرهاى خداوند عزّوجلّ مغلوب نمى شود، و اراده اش برگشت ندارد، و بر توفيق او هيچ چيز پيشى نمى گيرد.
شرح حديث
اين عبارت، بخشى از كلمات امام زمان(عليه السلام) است كه در توقيعى به دو سفير خود، عثمان بن سعيد و فرزندش محمّد بن عثمان فرستاده است. امام(عليه السلام) در اين توقيع به مسئله ى غيبت خود اشاره كرده، مى فرمايد: اين موضوع از تقديرهاى الهى است و اراده ى حتمى اش به آن تعلق گرفته است.
امام(عليه السلام) در اين توقيع به چند نكته اشاره دارند:
1. هيچ كس نمى تواند بر تقدير الهى پيروز شود; زيرا او «مقدِّر كلّ قَدَر» و قدرت او فوق همه ى قدرت هاست.
2. اگر اراده ى حتمى خداوند متعال، به چيزى تعلّق گيرد، كسى نمى تواند بر اراده ى او غلبه كند و مانع اجرايش گردد; زيرا اراده اى فوق اراده ى او نيست. در دعايى از امام سجّاد(عليه السلام)مى خوانيم:
پروردگارا! حمد، مخصوص توست كه مقتدرى هستى كه هرگز مغلوب نمى شود.[14]
3. كارسازى فقط براى خداست. تا خدا نخواهد، هيچ تدبير و تلاشى سود نمى دهد. براى انجام دادن هر كارى، بايد چشم اميد به خدا داشت و از او مدد گرفت و با واسطه قرار دادن محبوبان درگاهش، موفّقيّت را طلب نمود.



حديث هجدهم:
(رجوع به فقها در عصر غيبت)
(أَمَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَةُ فَارْجِعوُا فيها إِلى رُواةِ حَديثِنا، فَإِنَّهُمْ حُجَّتي عَلَيْكُمْ وَأَنَا حُجَّةُ اللّهِ عَلَيْهِمْ)[15]
امّا در رويدادهاى زمانه، به راويان حديث ما رجوع كنيد. آنان، حجت من بر شمايند و من، حجّت خدا بر آنانم.
شرح حديث
اين حديث، از جمله مطالبى است كه امام زمان(عليه السلام) در جواب مسائل اسحاق بن يعقوب فرموده اند. در اين حديث شريف، حضرت به وظيفه ى شيعيان در حوادث پيش آمده در عصر غيبت اشاره كرده اند.
حضرت، شيعيان را براى فهميدن احكام شرعى و ساير مسائل اجتماعى، به راويان احاديث، كه همان فقهاى شيعه هستند، ارجاع مى دهد; زيرا آنان هستند كه احاديث را خوب فهميده اند، و عام و خاص، محكم و متشابه، و صحيح و باطل را مى شناسند.
«روات حديث» از نظر حضرت(عليه السلام) كسانى نيستند كه روايت را فقط نقل مى كنند بدون اين كه آن را درست بفهمند; زيرا چنين افرادى، نمى توانند گره از مشكلات فقهى و ... بگشايند.
رجوع به فقها در عصر غيبت، نه يك امر مستحب، بلكه يك واجب شرعى است; زيرا، آنان منصوب امام براى اين كار هستند و از فرمان حضرت نمى توان تخلّف كرد.

هیچ نظری موجود نیست:

لینک باکس

اگر نیاز به شغل مناسب دارید برای یکبار هم که شده کلیک کنید، ضرر نخواهید کرد.