خرید آسان و آسوده

سایت های مورد نیاز شما

اگر نیاز به اطلاعات مختلفی دارید به سایتهای زیر رجوع کنید.

۱۳۸۷ تیر ۷, جمعه

شرح چهل حديث پيرامون حضرت مهدي (عج)(قسمت دوم)

حديث دوم:
(امام(عليه السلام)، امان اهل زمين) : (إِنّي لاََمانٌ لاَِهْلِ الاَْرْضِ كَما أَنَّ النُّجُومَ أَمانٌ لاَِهْلِ السَّماءِ)[5]
همانا، من، امان و مايه ى ايمنى براى اهل زمينم; همان گونه كه ستاره ها، سبب ايمنى اهل آسمان اند.
شرح حديث
اين كلام، قسمتى از جواب هايى است كه امام زمان(عليه السلام)، در پاسخ به نامه ى اسحاق بن يعقوب فرموده است. اسحاق در اين نامه، از علت غيبت سؤال مى كند. حضرت بعد از جواب و بيان علّت غيبت، به اين نكته اشاره دارد كه وجود امام در غيبت، بى فايده و اثر نيست; از فوايد امام اين است كه وجود او سبب ايمنى براى اهل زمين است; همان گونه كه ستارگان آسمان مايه ى ايمنى براى اهل آسمان اند. در روايات صحيح ديگرى نيز به همين مضمون اشاره شده است. در آن روايات آمده است: اگر حجت در زمين نباشد، زمين و اهل آن، دگرگون و مضطرب خواهند شد.
در تشبيه امان بودن امام زمان(عليه السلام) براى اهل زمين، به امان بودن ستارگان براى اهل آسمان، وجوه تشابهى نهفته است كه به دو مورد از آن ها اشاره مى كنيم:
1. همان گونه كه از جهت تكوينى، وجود ستارگان و كيفيّت وضع آن ها موجب امان و آرامش كرات و سيارات و كهكشان هاست، وجود امام زمان(عليه السلام) نسبت به موجودات زمين نيز چنين است.
2. همان گونه كه به سبب ستارگان، شياطين از آسمان ها رانده شدند و امان و آرامش براى اهالى آسمان ها، از جمله ملائكه فراهم شد، وجود امام زمان(عليه السلام) نيز تكويناً و تشريعاً سبب طرد شياطين از اهل زمين، خصوصاً انسان ها خواهد بود.
حديث سوم:
(فلسفه ى امامت و صفات امام)
(أَحْيى بِهِمْ دينَهُ، وَأَتَمَّ بِهِمْ نُورَهُ، وَجَعَلَ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ إِخْوانِهِمْ وَبَني عَمِّهِمْ وَالاَْدْنَيْنَ فَالاَْدْنَيْنَ مِنْ ذَوي أَرْحامِهِمْ فُرْقاناً بَيِّناً يُعْرَفُ بِهِ الْحُجَّةُ مِنَ الْمَحْجُوجِ، وَالاِْمامُ مِنَ الْمَأْمُومِ، بِأَنْ عَصَمَهُمْ مِنَ الذُّنُوبِ، وَبَرَّأَهُمْ مِنَ الْعُيُوبِ، وَطَهَّرَهُمْ مِنَ الدَّنَسِ، وَنَزَّهَهُمْ مِنَ اللَّبْسِ، وَجَعَلَهُمْ خُزّانَ عِلْمِهِ، وَمُسْتَوْدَعَ حِكْمَتِهِ، وَمَوْضِعَ سِرِّهِ، وَأَيَّدَهُمْ بِالدَّلائِلِ، وَلَوْلا ذلِكَ لَكانَ النّاسُ عَلى سَواء، وَلاَِدَّعى أَمْرَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ كُلُّ أَحَد، وَلَما عُرِفَ الْحَقُّ مِنَ الْباطِلِ، وَلا الْعالِمُ مِنَ الْجاهِلِ)[6]
اوصيا كسانى هستند كه خداوند متعال، دينش را با آنان زنده مى كند، و نورش را با آنان كاملاً مى گسترد و سيطره مى دهد. خداوند ميان آنان و برادران و عموزادگان و ديگر خويشاوندانشان تفاوت آشكارى گذاشته است كه به سبب آن، حجّت از غير حجّت، و امام از مأموم، شناخته مى شود. آن تفاوت آشكار اين است كه آنان را از گناهان محفوظ و مصون داشته، از عيوب مبرّا كرده، از پليدى پاك گردانيده، از اشتباه منزهشان داشته، آنان را خزانه داران علم و حكمت و پرده داران سرّ خود قرار داده و آنان را با دليل ها تأييد كرده است. اگر اين گونه نبود، همه ى مردم با هم يكسان بودند و هر كس مى توانست ادعاى امامت كند كه در اين حال، حقّ از باطل و عالم از جاهل، تشخيص داده نمى شد.
شرح حديث
اين كلمات، از جمله مطالبى است كه امام زمان(عليه السلام) در جواب نامه ى احمد بن اسحاق مرقوم داشته است. آن حضرت(عليه السلام) بعد از اشاره به نكاتى چند، به حقيقت و شأن و مقام امامت و امام پرداخته و خصوصياتى را براى امام بيان فرموده است، تا سبب تمايز امام حق از مدعى دروغين امامت باشد:
1. امام كسى است كه به سبب او دين خدا زنده خواهد ماند; زيرا او است كه در هنگام اختلافات و وقوع فتنه ها و شبهه ها، حقّ را از باطل تشخيص مى دهد و مردم را به دين واقعى هدايت مى كند.
2. نور خدا كه با رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) شروع شد، با امام تمام و كامل مى شود.
3. خداوند متعال، در ذريه ى پيامبر، براى تميز امام از بقيه ى افراد، اوصافى اختصاصى براى امام قرار داده است، تا مردم، در امر امامت، دچار شبهه نشوند، خصوصاً هنگامى كه بعضى از ذريه ى پيامبر، ادعاى دروغين امامت مى كنند. برخى از اين ويژگى ها، عصمت از گناهان، دورى از عيوب، طهارت از پليدى، نزاهت و پرهيز از اشتباه و ... است. اگر اين ويژگى ها نبود، هر كس مى توانست ادعاى امامت كند و بدين سان، حق و باطل جدا شدنى نبودند و در نتيجه، دين الهى بر جهانيان حاكم نمى شد.
حديث چهارم:
(فلسفه ى امامت)
(أَوَ ما رَأَيْتُمْ كَيْفَ جَعَلَ اللّهُ لَكُمْ مَعاقِلَ تَأْوُونَ إِلَيْها، وَأَعْلاماً تَهْتَدُونَ بِها مِنْ لَدُنْ آدَمَ(عليه السلام))[7]
آيا نديديد كه چگونه خداوند براى شما، ملجأهايى قرار داد كه به آنان پناه بريد، و عَلَم هايى قرار داد تا با آنان هدايت شويد، از زمان حضرت آدم(عليه السلام) تا كنون.
شرح حديث
اين عبارت، قسمتى از توقيعى است كه از ناحيه ى حضرت، به خاطر اختلاف ميان ابن أبى غانم قزوينى و جماعتى از شيعيان صادر شده است. ابن ابى غانم معتقد بود كه براى امام حسن عسكرى(عليه السلام) جانشينى نيست و امامت به ايشان ختم شده است.
گروهى از شيعيان، به حضرت مهدى(عليه السلام)نامه مى نويسند و داستان را باز مى گويند. از ناحيه ى حضرت نامه اى صادر مى شود كه حديث فوق بخشى از آن است.
امام زمان(عليه السلام) بعد از سفارش هاى زياد در دورى از ترديد و شك در امر امامت و وصايت و جانشينى، مى فرمايند: مسئله ى وصايت، در طول تاريخ بشريت، ثابت است و تا انسان وجود دارد، زمين، خالى از حجّت نيست. حضرت مى فرمايد:
تاريخ را بنگريد! آيا زمانى را خالى از حجّت ديده ايد كه اينك اختلاف كرده ايد؟
حضرت، در اين قسمت از حديث، براى امامت، دو فايده برشمرده است: يكى، ملجأ و پناه مردم در گرفتارى ها، و ديگرى هدايت كردن مردم به دين الهى; زيرا امام معصوم(عليه السلام) نه تنها هدايتگر مردم به شريعت و دين الهى است، بلكه در مسائل مادّى و دنيوى نيز حلاّل مشكلات مختلف آنان خواهد بود.

هیچ نظری موجود نیست:

لینک باکس

اگر نیاز به شغل مناسب دارید برای یکبار هم که شده کلیک کنید، ضرر نخواهید کرد.