خرید آسان و آسوده

سایت های مورد نیاز شما

اگر نیاز به اطلاعات مختلفی دارید به سایتهای زیر رجوع کنید.

۱۳۸۷ خرداد ۲۸, سه‌شنبه

گلچینی از کشکول شیخ بهائی(قسمت چهارم)

حكاياتى از عارفان و بزرگان علم و دين
ابراهيم پسر ادهم بوستان بانى مى كرد. روزى مردى سپاهى به نزد او آمد و ميوه خواست . اما ابراهيم از دادن آن خوددارى كرد. پس سپاهى با تازيانه به سرش نواخت . ابراهيم ، سرش را نزديك تر آورد، و گفت سرى را كه همواره به نافرمانى خدا برداشته مى شده است ، بزن ! مرد سپاهى او را شناخت و به عذر خواهى در ايستاد آنگاه ، ابراهيم ، او را گفت : سرى را كه شايسته عذر خواستن بود، در بلخ رها كردم .
مردى (سهل ) (بن عبدالله شوشترى ؟) را گفت : خواهم كه در مصاحبت تو باشم . سهل گفت : چون يكى از ما دو تن بميرد، آن ديگرى با كه همنشين خواهد بود؟ پس ، هم اكنون ، با او باشد.
فضيل را گفتند: فرزندت گويد: دوست دارم در جايى باشم كه مردم را ببينم و مردم مرا نبينند. فضيل گريست و گفت : اى واى بر فرزندم ! چرا سخنش را تمام نكرد؟ كه : (نه آنها را ببينم و نه مرا ببينند.)
تفسير آياتى از قرآن كريم
(ملاعبدالرزاق ) عارف كاشى پيرامون آيه (لن تنالوا البر حتى تنفقوا مماتحبون ) گفت : هر عملى كه صاحبش را به خدا نزديك كندن (نيكى ) است و نزديكى به خدا حاصل نمى شود، مگر به دورى جستن از آن چه كه جز خداست . پس ، كسى كه چيزى را دوست دارد، به همان اندازه از خدا محروم شده است و اين شرك خفى است . به سبب تعلق محبتش به غير خدا. چنان كه پروردگار گفت : (من الناس من يتخذ من دون الله اندادا يحبونهم كحب الله ) (يعنى : برخى از مردم براى خدا انبازانى قرار مى دهند و آن را آنچنان دوست مى دارند، كه خدا را دوست مى دارند) و (بدينسان ) خود را بدان محبت مخصوص گردانيده و به سه وجه از خداوند دور شده است . پس اگر آن محبوب را ويژه خدا كند و تصدقش كند و آن را از دست دهد، دورى از بين مى رود و نزديكى حاصل مى شود و اگر جز اين كند، حتى اگر غير از آنچه دوست داشته است ، دو چندان صدقه كند، به نيكى نايل نخواهند شد. زيرا، خدا از شيوه انفاق او آگاهست . هر چند كه ديگران آگاه نيستند.
فرازهايى از كتب آسمانى
(غزالى ) در كتاب احياء (العلوم الدين ) در بيان گوشه نشينى و بهره هاى آن ، گويد: فايده ششم ، خلاصى از مشاهده بيماران و نادانان و تحمل خلق و خوى آنان است . و همانا كه ديدن بيمار، موجب كورى كوچك است .
لطيفه ها، سخنان نغز و شيرين
اعمش را گفتند: چرا چشم تو كور است ؟ گفت : از نگريستن به بيماران . و حكايت كرد كه وقتى ابوحنيفه به نزد او آمد و وى را گفت : در خبر آمده است كه هرگاه خداوند چشمان كسى را از او بگيرد، چيزى بهتر از آن دو به او مى بخشد. اكنون عوض خيرى كه خداوند به تو داده است ، كو؟ اعمش ، به شوخى گفت : بهره بهتر، آنست كه بيماران را نمى بينم و تو از آنهايى . سراينده چه نيكو گفته است !:
به تنهائيم خو گرفته ام و خانه نشينم . چه انس پاكيزه اى ! و چه صفاى سرورى ! روزگار مرا ادب كرد و نا خرسند نيستم . زيرا كه بيهوده نمى گويم و نمى شنوم . و تا زنده ام ، از كسى نمى پرسم كه سپاه حركت كرد؟ يا امير بر نشست ؟
ترجمه اشعار عربى
از ابوالفتح بستى :
آيا نمى بينى كه آدميزاد در سراسر زندگى اش گرفتار بيچارگيست ، كه هيچگاه اميد درمان ندارد؟ اسير رنجست ، همچنان كه كرم ابريشم ، همواره ، مى تند و سر انجام با اندوه ، در ميان بافته هاى خود هلاك مى شود.
سخن عارفان و پارسايان
زاهدى گفت : آخرت را سرمايه خويش ساز! پس ، آن چه از دنيا به تو بهره شود، سود توست .
از سخنان محمد بن حنيفه كه - خدا از او خوشنود باد!-: آن كه ارجمندى خويش در يابد، دنيا به نزد او ناچيز است .
كسى گفته است : اى آدمى زاد! روزگار تو اندك است ، و هر روز كه بگذرد بخشى از زندگى تو رفته است .
حكايات متفرقه ، كوتاه و خواندنى
ماءمون ، به يكى از كارگزارانش كه از او شكايت شده بود، نوشت : با آنان كه بر ايشان گمارده شده اى ، به دادگرى رفتار كن ! و گرنه آن كه تو را گمارده است ، با تو به دادگرى رفتار خواهد كرد.
سخن بزرگان
از يكى از بزرگان : در شگفتم از كسى كه پرورگارش را مى شناسد و يك چشم به هم زدن ، ياد او را فراموش مى كند.
بزرگمهر گفته است : داناترين مردم به دگرگونى هاى روزگار كسى ست ، كه از پيش آمدهاى آن كمتر به شگفت مى آيد.
سخن عارفان و پارسايان
يكى از صوفيان گفته است : اگر مرا گويند: چه چيز براى تو شگفت انگيزتر است ؟ گويم : دلى كه خداشناس باشد و سركشى ورزد
سخن پيامبر اكرم (ص ) و ائمه اطهار (ع )، پيامبران الهى
پيامبر (ص ) گفت : بنده از پرهيزگاران به شمار نمى آيد، مگر آن كه آن چه را كه براى او سودمند نيست ، رها كند.
اميرالمؤمنين على (ع ) گفت : براى دلهاى مؤمنان چيزى را زيانبخش تر از صداى گام هاى (مريدانى ) كه از پشت سر آنان مى آيد، نمى بينم .
حكايات
دانشمندى به ديدار پارسايى رفت ، و از يكى از دوستانش سخنى به ميان آورد. پارسا، او را گفت : از اين ديدار زيانكار شدى . و سه جنايت ورزيدى : كينه مرا به دوستى تيز كردى ، دل آسوده مرا نگران داشتى و خويش را نيز متهم كردى .
سخن پيامبر اكرم (ص ) و ائمه اطهار (ع )، پيامبران الهى
عبدالله بن زراره از امام صادق (ع ) كرد كه گفت : پرورگار براى هر مؤمنى از ايمانش همدمى نهاده است ، كه به او آرام مى گيرد، كه حتى اگر بر فراز كوهى باشد، از تنهايى وحشت نمى كند.
تفسير آياتى از قرآن كريم
پروردگار بر يكى از پيامبرانش وحى كرد، كه : اگر ديدار مرا در بهشت خواهى ، در دنيا، غريب وار باش ! تنها باش ! اندوهگين باش ! و همچون پرنده اى تنها، كه در ديارى خالى از آب و گياه به پرواز مى آيد و از ميوه هاى درختان مى خورد و چون شبانگاه به لانه خود باز گردد، جز من همدمى ندارد و از مردم وحشت مى كند.
در توراة آمده است : آن كه ستم مى كند، خانه اش ويران مى شود. و در قرآن كريم آمده است :
(فتلك بيوتهم خاوية بما ظلموا) (يعنى اينست خانه هاى بى صاحب ايشان كه چون ستم كردند، ويران شد)

هیچ نظری موجود نیست:

لینک باکس

اگر نیاز به شغل مناسب دارید برای یکبار هم که شده کلیک کنید، ضرر نخواهید کرد.