عفت(قسمت دوم)

حیا چیست؟
حیا شرمی است برخاسته از ادراک خوبیها و بدیهای اختیاری ؛بدین جهت است که انسان ،دسته ای از کارها را خوب و دسته دیگر را بد می داند؛بر خلاف حیوانات که چون این ادراکات در آنها نیست؛شرم و حیا هم ندارند.
علامه مجلسی (ره) درباره حقیقت حیا می فرماید: ((ملکه ای است که موجب خودداری از کارهای قبیح می گردد.))
نقش حیا
حیا عامل بازدارنده ای است که لباس ،تمام زشتیها را می پوشاند و موجب پایبند شدن انسان به قوانین و دستورات دین می شود.
استغنای از خلق: خداوند در قرآن در مورد انسانهای تهیدستی که عزت نفس دارند می فرماید:
به دلیل عزت نفس ،و شدت خویشتن داری افراد بی اطلاع آنها را غنی می پندارند. اما آنها از چهره هایشان می شناسی آنها هرگز به اصرار چیزی از مردم لب نمی کنند. بقره ،273
آری؛ به راستی که: (( با کمال احتیاج ،از خلق استغنا خوش است.))
اعتلای فرهنگ حجاب در جامعه
زنی که از مقام و ارزشهای واقعی خود آگاهی یابد و فلسفه حجاب را از دیدگاه اسلامی بداندو در انتخاب حجاب ،ریشه ای برخورد کند نه موروثی،در این صورت،دیگر حجاب را یک حصار و زندان برای خود تلقی نمی کند؛بلکه آنرا وقار و متانت برای خویش می یابد .وقتی آگاهی افراد جامعه نسبت به ضرورت حجاب بالا رفت،دیگر نیازی نیست که نیروی تهدید آمیز ،از بیرون،زنان را مجبور به رعایت حجاب سازد . چنین زنی حتی اگر در بدترین شرایط و فاسد ترین مکانها قرار بگیرد با شهامت و آگاهی و بدون توجه به عقاید دیگران حجاب و عفت خویش را حفظ خواهد کرد.
یک زن کامل و زنی که به ارزشهای بالاتر می اندیشد ،بی نیازی از خود نمایی با این روشهای پست و ذلیل گونه است.
بهترین فضیلت زن
(( پیامبر (ص) پرسید: برای زنان بهترین ارزش چیست؟ حضرت زهرا(س)در پاسخ فرمودند:بهترین چیز برای زن این است که مردی را نبیند و مردی هم او را نبیند.))
نزدیکترین حالات به خدا
حضرت زهرا(س)در پاسخ رسول خدا(ص) که پرسیده بود زن در چه حالتی به خدا نزدیکتر است فرمود:هنگامی که در خانه می ماند (و به امور خانه و زندگی می پردازد) از همه حالات به پروردگارش نزدیکتر است.))
پوشش از نابینا
(( نابینایی وارد خانه حضرت زهرا(س) شد.در این هنگام حضرت ،خود را پوشاند .پیامبر(ص) به او فرمود:چرا خود را پوشاندی در حالی که او تو را نمی بیند؟ حضرت فاطمه (س)در پاسخ عرض کرد:اگر آن نابینا مرا نمی بیند ،من که او را می بینم و او بوی مرا استشمام می کند. پیامبر فرمود: شهادت می دهم که تو پاره تن منی.))
زنان عفیف
((گروهی از زنگیان و اوباش بصره،دختری علوی را گرفتند و خواستند با او بی عفتی کنند. گفت: من دعائی می دانم که اگر بخوانید شمشیر بر شما کارگر نیست.برای این که سخن مرا آزمایش کنیدبه هر زوری که دارید شمشیربرمن بزنید،اگرکارگر نیفتادبدانید به سبب این دعاست.یکی از آنهاشمشیری بروی زد؛وی افتاد ومردوآنها فهمیدندکه غرض دختر،حفظ عفت بوده وجان خویش برسر آن نهاده است.جملگی ازحرکت خود پشیمان شدند.))
(( زنی از صالحات قریش آمد درب منزل را ببندد ،در حالی که سرش برهنه بود نامحرمی او را دید .وقتی برگشت از شدت ناراحتی ،موهای سرش را با وجود زیبایی زیاد،تراشید. گفتند : چرا چنین کردی؟ گفت: من مویی را که نا محرم ببیند هرگز نمی خواهم و نمی گذارم باشد.))
عشقهای زودگذر
این عشقها ی جوانی که بسیار نا آگاهانه و زودگذر است و ریشه در هوا و هوسهای دوران جوانی و غریزه جنسی دارد،از مظاهر نفس اماره و وسوسه های شیطانی است.چنین عشقی صاحبش را برای رسیدن به معشوق به هر کار نامشروع و خلافی ترغیب می کند که معمولا هم سر انجامی جز بدنامی و رسوایی نداردو تعدادی از آنها نیز که به وصلت می انجامد،چون از سر هواو هوس و نه بر اساس معیارهای معقول و مرسوم صورت گرفته است ،دوران کوتاهی دارد و خیلی زود عاشقان سینه چاک با فروکش کردن آتش شهوت ،اختلافشان آغاز شده ،از یکدیگر جدا می شوند.
قرآن نیز دو نوع عشق را مطرح نموده است:یکی عشق الهی ؛همچون عشقی که آسیه (ع)به حضرت موسی (ع) داشت و در آن راه نیز به شهادت رسید ؛دیگر عشقی که از سر هوا و هوس و غریزه است همچون عشق زلیخا به یوسف(ع) که از سر رسوایی زلیخا در آورد.
عفت در خوردن
یکی از اقسام عفاف ،در خوردن است؛به این معنی که علاوه بر اجتناب از غذاهای حرام و شبهه ناک ،جانب اعتدال رعایت شود؛نه افراط و نه تفریط ؛زیرا سنگینی معده مانع عبادت و تحصیل علم می شود و گرسنگی زیاد نیز قلب و فکر انسان را به خود مشغول می دارد .حضرت علی(ع) می فرمایند: (( قله الاکل من العفاف و کثرته من الاسراف))
کم خوری از عفاف است و پرخوری از اسراف.
حجاب حضرت زهرا (س) در قیامت
حضرت فاطمه (س) فرمود : از پدرم پرسیدم آیا اهل دنیا روز قیامت برهنه اند؟ حضرت فرمود:بلی دخترم. گفتم: آیا من هم برهنه ام ؟! فرمود:بلی. شما هم برهنه اید؛ولی آنجا دیگر کسی به کسی توجه ندارد. گفتم: چقدر جای خجالت است آن روز در برابر خداوند متعال. هنوز از خدمت پدرم خارج نشده بودم که مرا مورد خطاب قرار داد و فرمود: یا فاطمه!اکنون جبرئیل امین به من خبر داد که ای محمد!به فاطمه سلام برسان و بگو به خاطر حیا و شرافتت،خداوند متعال تو را در روز قیامت به دو حله از نور می پوشاند.