پيش از آنكه بيمار شويم درست خوردن را جدي بگيريم

مردم صبح ها جلوي مغازه ها و سوپرماركتها صبحانه مي خورند، همانجا مي ايستند و درحالي كه دارند به كارهايي كه بايد بكنند و به جاههاي كه بايد بروند ،فكر مي كنند به كيك و ساندويچي و... كه خريده اند گاز مي زنند .پزشكان معتقدند صبحانه مهمترين وعده غذايي روز است و خوب و كامل خوردن آن تا حدي زيادي انرژي مورد نياز بدن را در طول روز تامين مي كند . اما براي مردم خواب آلودي كه صبح ها در حال رفتن به كارشان هستند ، صبحانه همان يك دانه كيكي است كه سرپايي كه جلوي سوپر يا مغازه مي خورند. ظهرها اين اتفاق جلوي ساندويچ فروشي ها و فست فودها(=Fast food غذاها ي آماده و غذاهاي سريع پخته شده مثل غذاهاي مايكروفر و زود پزها و....) مي افتد . شايد فقط شب ها است كه سفره درخانوده ايراني معناي واقعي خودش را پيدا مي كند،هر چند اگر سر و ته غذاي شب هم با سفارش پيتزا ،هات داگ و ساندويچ چيزبرگري از رستوران نزديك خانه،هم نيايد .
دوري از سنت ها و پيروي از فرهنگ غذايي مد روز كه وارداتي است ، سبب شده يا با اندامهاي ورم كرده و چاق روبرو باشيم و يا لاغري را به قيمت ضعف وبي حالي به دست بياوريم . زماني در فرهنگ غذايي ما حبوبات جاي خودش را داشت .
آش ماش كه مادر بزرگها مي پختند سرشار از ويتامينها و بويژه ويتامين Bب بود . اما حالا اسم اين غذاها را هم نمي دانيم.به بچه ها مي گوييم ((پتاژ)) ، اما نمي گوييم پتاژ همان سوپي است كه از قديم در غذاهاي خودمان جاي خاصي داشت . چه قدر جاي افسوس است كه مردم به جاي يك وعده غذايي اصلي سفارش پيتزا و ساندويچ مي دهند ،الويه درست ميكنند يا از بيرون آن را مي خرند، غافل از اينكه سيب زميني فقط تا 10 دقيقه بعد از پخت ارزش غذايي دارد و بعد از آن فقط شكم را پر مي كند . از طرفي غذاها را محدود
كرده ايم به پختن برنج و خورش آن هم بيشتر شبها و روزها.
قديم كجا مردم اينقدر برنج مي خوردند . براي خيلي از خانواده ها كه فقط سالي يك بار رشته پلوي شب عيد بود وبعضي هم هر چند وقت يكبار برنج مي خوردند،كه نه با مدام خوردنش كسي اينقدر اضافه وزن داشت و نه براي گرفتن رژيم لاغري خود را از خوردن آن محروم مي كردند . اگر پياز و ماست سر سفره نبود ، دست به غذا نمي بردند و حالا ما اين حرفها را حذف مي كنيم و جاي دوغ ،نوشابه مي خوريم و با جايگزين كردن غذاهاي آماده و مد روز خارجي به انواع بيماريها خوشامد مي گوييم و تا مدتها با عوارضش دست به گريبانيم .اين ديد انتقادي به وضع تغذيه نيست كه نمود دارد ، بلكه بسياري از كارشناسان تغذيه مي گويند استفاده بيش از حد از غذاهاي آماده (Fast food ) شيريني ، قند و شكر و روغنهاي نا مناسب كه ميان مردم رايج است ، زنگ خطر جدي براي سلامتي انسان ها است و فقط اصلاح رفتارها و عادتهاي غذايي است كه مي تواند آنها را از ابتلا به بسياري از بيناريها در امان نگه دارد.