خرید آسان و آسوده

سایت های مورد نیاز شما

اگر نیاز به اطلاعات مختلفی دارید به سایتهای زیر رجوع کنید.

۱۳۸۷ تیر ۷, جمعه

شرح چهل حديث پيرامون حضرت مهدي (عج)(قسمت چهارم)

حديث هشتم:
(دورى از شيطان به وسيله ى نماز)
(ما أَرْغَمَ أَنْفَ الشَّيْطانِ أَفْضَلُ مِنَ الصَّلاةِ، فَصَلِّها وَأَرْغِمْ أَنْفَ الشَّيْطانِ)[16]
هيچ چيز به مانند نماز، بينى شيطان را به خاك نمى سايد، پس نماز بگذار و بينى ابليس را به خاك بمال.
شرح حديث
اين كلام از پاسخ هايى است كه از ناحيه ى مقدّس امام زمان(عليه السلام)، در جواب مسائل ابى الحسين جعفر بن محمّد اسدى، صادر شده است. از اين حديث استفاده مى شود كه به خاك ماليدن بينى شيطان (غلبه بر شيطان) اسباب متعدّدى دارد كه بهترين آنها نماز است; زيرا نماز، مشتمل بر انقطاع از خلق و توجه تامّ به خداوند متعال و ذكر و ياد اوست. خداوند متعال مى فرمايد:
(أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري)[17]; نماز را براى ياد من برپا دار. نمازى كه چنين باشد، انسان را از فحشا و منكرات باز مى دارد، و در نتيجه، انسان بر هواى نفس و شيطان غالب مى گردد.
حديث نهم:
(نماز اول وقت)
(مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ أَخَّرَ الْغَداةَ إِلى أَنْ تَنْقَضيِ الْنُجُومْ)[18]
ملعون و نفرين شده است كسى كه نماز صبح را عمداً تأخير بيندازد، تا موقعى كه ستارگان ناپديد شوند.
شرح حديث
اين حديث قسمتى از توقيعى است كه در جواب سؤال محمّد بن يعقوب از ناحيه ى مقدسه رسيده است. امام زمان(عليه السلام)در اين توقيع تأكيد فراوانى بر نماز اوّل وقت كرده و كسانى را كه تا روشن شدن هوا و ناپديد شدن ستاره ها نماز صبح را به تأخير مى اندازند، نفرين شده دانسته است.
از اين حديث و احاديث ديگر استفاده مى شود كه نماز سه وقت دارد:
1. وقت فضيلت: كه همان اول وقت نماز است و از آن در روايات به «رضوان اللّه» تعبير شده و بهترين وقت براى نماز همين وقت است; زيرا:
الف) در اين وقت است كه دستورِ به جاى آوردن نماز از جانب خداوند متعال صادر شده و اهميّت دادن به دستورهاى الهى و زودتر انجام دادن آن مطلوب است.
ب) نماز در حقيقت ارتباط موجود محدود و سراپا محتاج با موجود نامحدود، و بهره بردارى از اوست، كه اين در حقيقت به نفع انسان است، و سرعت و فوريت در آن مطلوب است.
ج) امام زمان(عليه السلام) در اوّل وقت نماز مى خواند، و كسانى كه در اين موقع نماز بخوانند، به بركت نماز آن حضرت(عليه السلام)، خداوند نمازشان را قبول خواهد كرد; البته اختلاف افق ها تأثيرى در اين موضوع ندارد; به عبارت ديگر، منظور انجام نمازها در زمان واحد نيست، بلكه مقصود اتحاد در يك عنوان واحد، يعنى «اداى نماز در اول وقت» است، منتها هر كسى بر حسب افق خودش.
2. آخر وقت: كه در روايات با تعبير «غفران اللّه» آمده است. تأخير نماز از اوّل وقت به آخر وقت، مذموم است; لذا امام زمان(عليه السلام) چنين شخصى را ملعون و دور از رحمت خدا دانسته است. در روايتى ديگر از امام صادق(عليه السلام)مى خوانيم:
به جاى آوردن نماز در اول وقت موجب خشنودى خداست و به جاى آوردن آن در آخر وقت گناه، ولى مورد عفو و مغفرت خداوند است.[19]
3. خارج از وقت: به جا آوردن نماز در خارج از وقت آن است، كه اصطلاحاً از آن به «قضا» تعبير مى شود. اگر كسى نماز خود را در داخل وقت آن به جاى نياورد، بايد قضاى آن را به جاى آورد; و اين به امر و دستور جديد است. حال اگر عمداً نماز را تا
پايان وقت به تأخير انداخته معصيت كرده است و بايد از آن توبه كند و الاّ مورد عقوبت خداوند متعال قرار مى گيرد; ولى اگر از روى سهو و نسيان بوده و در آن قصورى نداشته باشد، مورد عقوبت الهى نخواهد بود.
حديث دهم:
(سجده ى شكر)
(سَجْدَةُ الشُّكْرِ مِنْ أَلْزَمِ السُّنَنِ وَأَوْجَبِها ... فَإِنَّ فَضْلَ الدُّعاءِ وَالتَّسْبيحِ بَعْدَ الْفَرائِضِ عَلَى الدُّعاءِ بِعَقيبِ النَّوافِلِ، كَفَضْلِ الْفَرائِضِ عَلَى النَّوافِلِ، وَالسَّجْدَةُ دُعاءٌ وَتَسْبيحٌ)[20]
سجده ى شكر، از لازم ترين و واجب ترين مستحبات الهى است ... همانا، فضيلت دعا و تسبيح پس از واجبات بر دعاى بعد از نوافل، همانند فضيلت واجبات بر نوافل است. سجده، دعا و تسبيح است.
شرح حديث
حديث شريف، قسمتى از پاسخ امام مهدى(عليه السلام) به سؤال هاى محمّد بن عبداللّه حميرى است. حضرت، در اين كلام، به اهميّت يكى از مستحبات، يعنى سجده ى شكر اشاره مى كند و بعد از آن به دعا و تسبيح بعد از فرايض پرداخته، فضيلت آن را مانند فضيلت فريضه بر نوافل مى داند و نيز اصل سجده و قرار دادن پيشانى بر خاك را در اجر و ثواب به منزله ى دعا و تسبيح مى داند.
از بررسى آيات و احاديث به دست مى آيد كه همه ى واجبات و يا همه ى مستحبات، در يك سطح و اندازه نيستند; مثلاً اهميّت نماز، در ميان واجبات، از همه بيش تر است; زيرا، قبولى اعمال، به قبول شدن نماز بستگى دارد. در ميان مستحبات ـ برابر اين حديث ـ اهميّت سجده ى شكر، از همه ى مستحبات بيش تر است. شايد علّت، اين باشد كه سجده ى شكر، كليد افزايش و تداوم نعمت است; يعنى هر گاه انسان با ديدن و يا رسيدن به نعمتى، شكر گزارد، آن نعمت تداوم مى يابد و نعمت هاى ديگر نيز نازل مى گردند. اين نكته در قرآن به صراحت آمده است:
(لَئِنْ شَكَرْتُمْ لاََزيدَنَّكُمْ)[21]; اگر شكر نعمت به جاى آوريد، بر نعمت شما مى افزايم.
حضرت(عليه السلام) در اين حديث به چند نكته اشاره مى فرمايد:
1. سجده ى شكر، زمان و مكان خاصّى ندارد، ولى با توجّه به اين حديث، بهترين زمان براى اين كار بعد از نمازهاى واجب و نوافل است.
2. سجده كمال انسان و نهايت خضوع در برابر خداوند متعال است، در اين هنگام است كه انسان خود را نمى بيند و تمام عظمت و بزرگى را از آن خداوند مى داند; لذا اين حالت، بهترين حالت براى بنده است، خصوصاً هنگامى كه توأم با ذكر و شكرگزارى لفظى و قلبى باشد.
3. ثواب دعا و تسبيح بعد از نمازهاى واجب، از ثواب دعا و تسبيح پس از نمازهاى نافله خيلى بيش تر است، همان گونه كه فضيلت فرايض از نوافل بيش تر است.
4. حضرت(عليه السلام) با بيان اين كه سجده، دعا و تسبيح است، مى فهماند كه خود سجده هم يك نوع تسبيح و دعاست و همان گونه كه ذكرِ پس از نماز، مطلوب است، سجده كردن هم كارى مستحب است; زيرا غايت و هدف از دعا و تسبيح، خضوع و خشوع و تذلّل براى خداوند متعال است، و شكّى نيست كه اين غايت، در سجده، به نحو اتمّ و اكمل است.
________________________________________
[1]. الغيبة، شيخ طوسى، ص285، ح245 ; احتجاج، ج2، ص278 ; بحارالأنوار، ج53، ص178، ح9 .
[2]. احتجاج، ج1، ص97 ; بحارالأنوار، ج29، ص243، ح11 .
[3]. تحف العقول، ص386 ; بحارالأنوار، ج75، ص300، ح1 .
[4]. نهج البلاغه، حكمت201 ; بحارالأنوار، ج64، ص158، ح1 .
[5]. كمال الدين، ج2، ص485، ح10 ; الغيبة، شيخ طوسى، ص292، ح247 ; احتجاج، ج2، ص284 ; إعلام الورى، ج2، ص272 ; كشف الغمة، ج3، ص340 ; الخرائج و الجرائح، ج3، ص1115 ; بحارالأنوار، ج53، ص181، ح10 .
[6]. الغيبة، طوسى، ص288، ح246; احتجاج، ج2، ص280; بحارالأنوار، ج53، ص194و195، ح21.
[7]. الغيبة، شيخ طوسى، ص286، ح245 ; احتجاج، ج2، ص278 ; بحارالأنوار، ج53، ص179، ح9 .
[8]. دلائل الإمامة، ص524، ح495 ; مدينة المعاجز، ج8، ص105، ح2720 .
[9]. ر.ك: مرآة العقول، ج3، ص136و137 .
[10]. كمال الدين، ج2، ص511، ح42 ; الخرائج و الجرائح، ج3، ص1110، ح26 ; بحارالأنوار، ج53، ص191، ح19 .
[11]. سوره ى تكوير، آيه ى 29 .
[12]. الغيبة طوسى، ص247، ح216 ; الهداية الكبرى، ص359 ; كشف الغمة، ج3، ص303 ; الخرائج و الجرائح، ج1، ص459 ; دلائل الامامة، ص506 ; بحارالأنوار، ج25، ص337، ح16.
[13]. «مقصّره» كسانى هستند كه براى اهل بيت، از ولايت خدا، چيزى را قائل نيستند.
[14]. «مفوّضه» گروهى از مسلمانان اند كه معتقدند، خداوند، بعد از خلقت عالم، اراده ى خود را به امامان واگذار كرده و آنان، به هر نحو كه بخواهند، در اين عالم تصرّف مى كنند.
[15]. تفسير على بن ابراهيم، ج2، ص409 ; بصائر الدرجات، ص537، ح47 ; بحارالأنوار، ج5، ص114، ح44 .
[16]. كمال الدين، ج2، ص520، ح49 ; فقيه، ج1، ص498، ح1427 ; تهذيب الأحكام، ج2، ص175، ح155 ; الإستبصار، ج1، ص291، ح10 ; الغيبة، طوسى، ص296، ح250 ; احتجاج، ج2، ص298 ; بحارالأنوار، ج53، ص182، ح11 ; وسائل الشيعة، ج4، ص236، ح5023 .
[17]. سوره ى طه، آيه ى 14 .
[18]. الغيبة، طوسى، ص271، ح236 ; احتجاج، ج2، ص298 ; بحارالأنوار، ج52، ص16، ح12 ; وسائل الشيعة، ج4، ص201، ح4919 .
[19]. فقيه، ج1، ص217، ح651 ; بحارالأنوار، ج79، ص351، ح23 .
[20]. احتجاج، ج2، ص308 ; بحارالأنوار، ج53، ص161، ح3 ; و وسائل الشيعة، ج6، ص490، ح8514 .
[21]. سوره ى ابراهيم، آيه ى7 .

هیچ نظری موجود نیست:

لینک باکس

اگر نیاز به شغل مناسب دارید برای یکبار هم که شده کلیک کنید، ضرر نخواهید کرد.